از جمله وظایف یک پدر ایرانی اینه که.........
نصف این قیمت میفروشن
نصف این قیمت میفروشن
وای ی ی ی ی ی ی
خدا شفا بده
ینی عایا اینقدر ماشین گران شده که به صندوق عقب
هم راضی هستین؟؟!!
گوشت تازه موجود است
لامصب عجب گوشتی هم هستا دهن ادمو اب میندازه
بدو بدو بدو ببر به شرط چاقو
چیزی جز غزل
هر نکتهای که گفتم، از عشقِ تو، غزل شد
هر تلخیِ کلامت، در کامِ من، عسل شد
با شورعشق شیرین، شد زخم تیشه همراه
تا قصهای ز عشقی، در این جهان مَثَل شد
بی عشق روح انسان، ناکام و بیقرار است
بر آدمی مقدّر، این حکم در ازل شد
زاهد اگر گنه خواند، این عشق را چه باک است
باز این خروس، بانگش، ناساز و بیمحل شد
از زلف خوبرویان، بد گفت شیخ، یک عُمر
شکر خدا که آخر، هم کور و هم کچل شد
آنکس که طعنه میزد، برعاشقان شب و روز
با پیرِزالِ تَرسا، دیدی که در بغل شد؟
یک روز وعده میداد، ضد فساد و ظلمم
شد روسیاه اما، چون موقعِ عمل شد
دیروز شیرِ شَرزه، در بیشهی عدالت
امروز ناتوانتر، زآن روبَهان شَل شد
یکبت اگر شکستیم، همچون خلیل، اینجا
افسوس جانشینش، امروز صد هُبَل شد
هرکسکه معترض بود، برکفرمتهم گشت
نامش زبیر و طلحه، در فتنهی جَمَل شد
ما اشتباه کردیم، یا بختمان سیاه است؟
این روزِ تیره شاید، از نحسیِ زُحَل شد
کوتاه کن سخن را، محسن! که شعرت امروز
بارِ دگر شبیهِ، هر چیز، جز غزل شد!
محسن مردانی 07/02/1392
1-روباه شَل اشاره به داستان معروف بوستان سعدی است و این بیت آن
برو شیر درنده باش ای دغل / میانداز خود را چو روباه شل
2-هُبَل نام بتِ بزرگِ مکه در زمان جاهلیت است
3-زُحَل سیارهی کیوان در منظومهی شمسی است که در نجوم قدیم به نحوست و شومی معروف بود
اما اگه ريشاي يه مسلمون بلند باشه ميگن يه افراطي و تروريسته
اما اگه يه زن مسلمون بخواد اينكارو بكنه ميگن داره خودشو محدود ميكنه!
اگه
يه زن غربي توي خونه بمونه و مسئوليت مراقبت از خونه و بچه هاشو به عهده
بگيره ميگن داره كار خوبي ميكنه و به خاطر فداكاري كه كرده مورد احترامه
...
تو كشوراي غربي هر دختري آزاده كه به هر شكلي بره به دانشگاه چون آزادي و حقوقي داره ...
اما اگه يه دختر مسلمون بخواد از حجاب استفاده كنه حق ورود به دانشگاه رو از دست ميده !!
اگه يه مسيحي يا يهودي كسي رو بكشه اين هيچ ربطي به دين نداره ولي اگه يه مسلمون جنايتي انجام بده اين اسلامه كه محاكمه ميشه!!
اگه مشكلي داشته باشيم دنبال راه حل ميگرديم.. اما اگه اين راه حل توي اسلام باشه حاضر نيستيم حتي بهش فكر كنيم!
توسط یک کودک افریقایی نوشته شده است که استدلالی شگفت انگیز دارد:
وقتی به دنیا می ایم، سیاهم
وقتی بزرگ میشوم،سیاهم
وقتی به زیر آفتاب می روم، سیاهم
وقتی سردم میشود، سیاهم
وقتی می ترسم، سیاهم
وقتی مریض میشوم، سیاهم
وقتی می میرم، هنوزم سیاهم
و تو، آدم سفید
وقتی به دنیا می ایی، صورتی ای
وقتی بزرگ میشوی، سفیدی
وقتی به زیر آفتاب می روی، قرمزی
وقتی سردت میشود، آبی ای
وقتی می ترسی، زردی
وقتی مریض میشوی، سبزی
و وقتی می میری، خاکستری ای
و تو به من میگویی رنگین پوست؟؟؟
در این جدول از همه ی جهات چه افقی وچه عمودی و همچنین اریب جمع عدد ها 15می شود.
6 |
1 |
8 |
7 |
5 |
3 |
2 |
9 |
4 |
برید ادامه مطلب
حالا گاوداری و مرغداری و پرورش اسب و این چیز ها رو خارج شهر میسازن قابل درکه برام !
اما نمی فهمم دیگه چرا دانشگاه ها رو خارج شهر می سازن؟
وای حال میده دختره داره میره عروسی دو تا دستتو صابونی کنی
بزنی به صورتش تا میتونی فرار کنیاااا
آی حال
آآآآآآآی حال میده ه ه ه
بدو ادامه مطلب
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﺘﺮﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ 3 ﺳﺎﻟﻪ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﯾﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﺪﻭﺩا 18 ﺳﺎﻝه ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻭﺍﺴﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ!!!
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﺍﺳﻤﺖ ﭼﯿﻪ؟
ﮔﻔﺖ : ﺳﺘﺎﺭﻩ
ﮔﻔﺘﻢ : ﻓﺎﻣﯿﻠﯿﺖ؟
ﮔﻔﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺍﺳﻢ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﻗﺸﻨﮕﯽ . ﺑﺨﻮﺭﻣﺖ من!!!
ﮔﻔﺖ : ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺻﺪﻓﻪ ﺑﺮﻭ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﺨﻮﺭ!!!
پدری دارم
برید ادامه مطلب
دخترم: مامان تو زنی یا مردی؟
برید ادامه مطلب
سرقتهایی که برخی بهدلیل نابلدی سارقان و برخی بهواسطه حوادث غیرمنتظره بیشتر جنبه کمیک پیدا کردهاند.
برید ادامه مطلب
بنده در دوران كودكي علاقه اي به خلبان شدن
نداشتم!اما از بد روزگار در دوران دانشجويي كمي تا قسمتي چتر باز از آّب
در امدم وبعد از ترم اول كمتر درسي بود كه با تقلب يا به اميد تقلب سر جلسه
امتحان نرفته باشم!پس اگر قرار به انتخاب خاطره از تقلب باشد انتخاب يكي
از بين اون همه خاطره بايد كار سختي باشه!
برید ادامه مطلب
نسل خوابيــــدن با اس ام اس ،
نسل درد و دل با غريبه هاي مجازي ،
نسل کارگران پير مو رنگ کرده براي جواني و پيشنهاد کار ،
نسل جمــــله هاي کوروشـــــ و دکتــــر ،
نسل فتوشــــــــــــاپ ،
نسل دفاع از فاحشه ها....نسل ترس از رقصِ نورِ ماشین پلیس
نسل ســـــــــــوخته ، نسل مـــن ، نسل تــــو !
یکی از دوستام تعریف می کرد : با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء ۵-۶ ساله رو
چنین گفت رســتم به سهـــراب یل*****که من آبـــرو دارم انــــــدر محـــل
مکن تیز و نازک ، دو ابـروی خود****دگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی خود
شدی در شب امتــــــحان گرمِ چت*****بروگــمشو ای خــاک بر آن سـرت
اس ام اس فرستادنت بس نبــــــــود****که ایمـیل و چت هم به ما رو نمـود
رهـا کن تو این دختِ افراسیــــــاب*****که مامش ترا می نمــــاید کبــــــاب
اگر سر به سر تن به کشتن دهیـــم*****دریغـــا پسر، دستِ دشــمن دهیـــم
چوشوهر دراین مملکت کیمــیاست****زتورانیان زن گرفتـــــن خطـــاست
خودت را مکن ضــــایع از بهــراو****به دَرست بـــپرداز و دانش بجـــــو
دراین هشت ترم،ای یلِ با کـلاس*****فقـط هشت واحد نمـودی تو پاس
توکزدرس ودانش، گریزان بـُدی*****چرا رشــته ات را پزشـکی زدی
من ازگـــــــــور بابام، پول آورم******که هــرترم، شهـریه ات را دهـم
من از پهلــــــوانانِ پیــشم پـــسر*****ندارم بجــز گرز و تیـــغ و ســپر
چو امروزیان،وضع من توپ نیست****بُوُد دخل من هفـده و خرج بیست
به قبـض موبایلت نگـه کرده ای******پــدر جــــد من را در آورده ای
مسافر برم،بنـده با رخش خویش*****تو پول مرا می دهی پای دیـــش
مقصّر در این راه ، تهیمیــنه بود*****که دور از من اینگونه لوست نمود
چنیـن گفت سهـراب، ایـــول پـدر*****بُوَد گفـــته هایت چو شهـد وشکر
ولـی درس و مشق مرا بی خیـال*****مزن بر دل و جان من ضــد حال
اگرگرمِ چت یا اس ام اس شویــم***ازآن به که یک وقت دپرس شــویم